موسی ابن جعفر(ع)

*زندانبان نامرد هم آگه بهونه ای نداشت از هر جایی دلش پر بود میرفت تو سیاه چال،شروع میکرد بی ادبی کردن،جسارت کردن ،آی آقا ...*

از ضربه ی لگد 2 ، کمرت درد می کند ...

*مادرتونم از ضربه ی لگد گوشه ی خونه افتاد ،برا موسی ابن جعفر علیه السلام  جور دیگه ناله بزن ،امام رضا صاحب جلسه هست*

از ضربه ی لگد ، کمرت درد می کند ...

خوردی زمین و ... سرت درد میکند ...

*آی آقا ...*

لرزش نشسته است به دست دعای تو

آقا تمام بال و پرت درد می کند

بر چشم خیستان ،ته این چاه لعنتی

تا نور میخورد ..... درد می کند

دستان بسته ات سپر تازیانه شد

چسمت، تنت، سرت، سپرت درد می کند

هر چه که شد بر تنت نیزه ای نخورد

پیراهن تو را که کسی با خودش نبرد

هر چه که شد ولی سرت از تن جدا نشد

هر چه که شد ولی کفنت بوریا نشد ...

با ضربه ی لگد ،بدنت زیرو رو نگشت

همراه نیزه ها که سرت جا به جا نشد

*امام رضا ببخشید*

جسم شما سه روز به جایی رها نگشت

سر نیزه ای به سمت دهان شما ....

*حسین ...*

جسمت به زیر آفتابی نرفته است *آقا*

ناموستان به بزم شرابی نرفته است ...

*ای وای حسین ...*

ای خدا فرج امام زمانمان را برسان ...

ای خدا به آبروی باب الحوائج آقا موسی ابن جعفر حاجاتو دعواته ، قلبیه و شرعیه هممون و رهبرمون و برآورده به خیر بفرما

ای خدا امشب،شبه باب الحوائج ِ،ای خدا شر صعودی و یهودی رو بکن .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.