روضه حضرت حمزه سیدالشهدا

بریم در خانه ی عمو جان پیامبر عظیم الشان اسلام؛او که واقعا پشت و پناه پیغمبر خدا بود.آن قدر پشت و پناه بود که حتی بعد از شهادت و بعد از رحلت پیامبر اسلام مادر ما زهرا هروقت دلش میگرفت میرفت سر قبر عموجانشون حمزه سیدالشهدا.اونایی که مدینه مشرف شدند با نابودی این وهابیت و آل سعود ان شاالله مشرف بشیم؛من یک روز از کنار قبرستان بقیع گفتم تا کوه احد پیاده میرم،همون مسیری که مادر ما زهرا می آمد احد،کنارقبر حضرت حمزه مینشست؛گریه میکرد،یه روز آمدم روز دوم نتونستم بیام،نفس آدم میگیره تو اون گرما...چه جوری این فاصله رو مادر ما می اومد...می اومد کنار قبر حضرت حمزه مینشست،گریه میکرد در فراق باباش پیغمبر...حضرت حمزه بسیار پشت و پناه پیغمبر بود،جلوی ابولهب ایستاد،جلوی ابوجهل ایستاد،تو دهن اون ها زد و با اسلام آوردن حضرت حمزه سلام الله علیه جمع کثیری به پیغمبر خدا گرویدند ومسلمان شدند واین باعث شد کینه و عداوت حضرت حمزه سیدالشهدا تو دل ابوسفیان و زن ملعونه ش قرار بگیره.یه غلام داره هنده جگرخوار لعنت الله علیها به نام وحشی؛دستور داد برو در معرکه ی جنگ حمزه رو بکش،جگرش رو برای من سوغات بیار،اینه که شد سیدالشهدا...من تیکه هاش رو عرض میکنم شما گریزهاش رو خودتون بزنید.این ملعون آمد یه نیزه زد به پهلوی حمزه سیدالشهدا،از یک سو زد از یک سو خارج شد،حضرت حمزه افتاد رو زمین و به شهادت رسید.این ملعون آمد بالاسر حمزه سیدالشهدا علیه السلام،زره رو کند،نمیدونم ولی سینه حضرت حمزه رو شکافت،جگر حضرت حمزه رو بیرون آورد،برای هند جگر خوار به سوغات برد.اون آمد به دندان بگیره سنگ شد و نتونست این کارو انجام بده.اما این وحشی ظاهرا خودشم بغض و عداوت نسبت به حضرت حمزه داشت،میدونید چرا؟فقط سینه رو نشکافت...یا صاحب الزمان...گوشا رو برید،بینی رو برید،دستارو جدا کرد،صورت و تن رو مثله کرد،بیشتر ازاین وارد نشم.وقتی پیامبر عظیم الشان اسلام آمد،حمزه رو اینجوری دید،خیلی گریه کرد.چشمای حمزه رو دید...گوشای حمزه رو دید...پیغمبر خدا داشت گریه میکرد دید صدای شیون و زاری میاد،فرمود:چه خبره؟عرض کردند عمه جانتون صفیه با دخترتون زهرا شنیده حضرت حمزه رو به شهادت رسوندند داره میاد،هر چی میگیم نیا...فوری پیغمبر عبا برداشت،انداخت رو حمزه...قربون تو مستمع که زودتر میری...این بدن مثله شده رو خواهر ببینه؟ابدا...عبارو برداشت انداخت رو بدن حضرت حمزه.. پاهای حمزه از عبا زد بیرون،پیغمبر فرمود برید ازاین شاخ و برگ درخت خرما بیارید روی پاها بندازیم-حتما به پاها هم جسارت شده بود دیگه-مبادا خواهر بدن برادر رو این جوری ببینه...من از شما سوال میکنم جوابش رو به گریه ی شما واگذار میکنم.زمانی که پیغمبر داشت عبا مینداخت شاخ و برگ میذاشت رو پاهای حمزه خواهر بود و دید؟نه...ندیده...اون زمانی که وحشی یه نیزه زد به پهلو،سینه رو شکافت جیگر رو درآورد،حمزه زنده بود و سینه رو شکافت؟نه...به شهادت رسیده بود.خواهرش دید داره بدنو این جور میکنه؟فقط تو عالم یه خواهر شهیدیه که لحظه جان دادن داداشش رو دیده...بگم براتون؟ لحظه به لحظه ش رو دیده...چون امام رضا علیه السلام فرمود:جد ما حسین رو ذبحش کردند،یعنی چی؟یعنی از دنیا نرفته بود،زنده بود و سراز تنش جدا کردند...حالا این صحنه رو زینب داره میبینه...بذارید با شعر برم جلو،میترسم با زبان مقتل نتونم حقش رو ادا کنم:

[( شهر مدینه شده ماتم سرا
نوای عالم شده وا حمزتا ) 2
( ناله ی ختم الانبیا واویلا واویلا
کشته شده شیر خدا واویلا واویلا )2] 3
صدای ناله رسد از آسمان
خیل ملائک همه بر سر زنان
شکسته دندان نبی واویلا واویلا 2
خون رود از جسم علی واویلا واویلا
شهر مدینه شده ماتم سرا 2
نوای عالم شده وا حمزتا 2
ناله ی ختم الانبیا واویلا واویلا 2
کشته شده شیر خدا واویلا واویلا 2

( ببین نشان کینه ی دشمنش
به دست یک زن شده غارت تنش ) 2
عبا کشیده رو سرش واویلا واویلا 2
تا که نبیند خواهرش واویلا واویلا
[شهر مدینه شده ماتم سرا 2
نوای عالم شده وا حمزتا 2
ناله ی ختم الانبیا واویلا واویلا 2
کشته شده شیر خدا واویلا واویلا 2]2
نگاه زینب شده خیره ز تل
کشیده دشمن خنجرش از بغل
چکمه به پا ز کینه اش واویلا واویلا
نشسته روی سینه اش واویلا واویلا


*حسین .....
دیگه این سر و جدا نکردن،دیگه به این بدن اسب نتازوندن ... اما خواهرش فرمود یا جدا ! هذا مرمل بدما ..." مقطع الاعضا ..." حسین ....*
[شهر مدینه شده ماتم سرا
نوای عالم شده وا حمزتا
(ناله ی ختم الانبیا واویلا واویلا
کشته شده شیر خدا واویلا واویلا)2]2
*بوی خون آید از دل صحرا ....*
واویلا واویلا واویلا خدا واویلا ....
خاک عالم به سر چه رخ داده ...
بین لشگر به پا شده غوغا
حمزه دیگر ز پای افتاد ...
السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله

#حاج_حسین_سازور
#روضه_حمزه_سیدالشهداء_علیه_السلام

زمزمه / سرود توسل به امام رضا علیه السلام

از ازل دل بر تو بستم ، از می جام تو مستم
ای امام مهربانم ، از محبان تو هستم

الا صاحب کرم
به کویت نوکرم
بود عمری شها
غلام این درم

رضا جانم رضا 4


تو ولی کبریائی ، تو علی موسی الرضائی
زاده موسی بن جعفر  ، شیعیان را پیشوائی

تویی دل را امیر
امیر بی نظیر
پناه عالمین
تو دستم را بگیر

رضا جانم رضا 4

ای گل باغ ولایت ، شافع روز قیامت
بی کس و درمانده هستم ، از کرم بنما عنایت

به دل دارم نوا
شده ذکرم رضا
عزیز فاطمه
شب دفنم بیا

رضا جانم رضا  4


ضامن آهو ی صحرا ، گشته این دل برتو شیدا
پرچم سبز تو باشد ، سایبان کل دنیا

تورا طاها ستود
الا ای کان جود
رئوف اهلبیت
تو را از ما درود

رضا جانم رضا 4

ای همه دارو ندارم ، ای صفای قلب زارم
کن کرم جان جوادت ، من به گلزار تو خارم

وصی مصطفی
دعا کن برگدا 
که برما حق دهد
برات کربلا

رضا جانم رضا 4

یوسف زهرا کجایی ، الامان از این جدایی
جان ما بر لب رسیده ، پس آقا جان کی میایی

کجایی ماه من
قدم بر دیده زن
به جان مادرت
بیا یابن الحسن

بیا یابن الحسن 4

التماس دعا

مناجات با امام رضا علیه السلام

کبوترای حرمت ، پر می زنن سوی بهشت
از حرم تو می رسه ، به عاشقا بوی بهشت

مرغ دلا پر می زنه ، بالای گلدسته ی تو
همیشه تُو حریمته ، زائر دل خسته ی تو

دل حرم یاد توِه، طالب امداده توِه
هر کی اسیر تو بشه ، کفتر آزاد توِه

توی رواق عشق تو ، کفتر دل پر می کشه
تا آسمون ضریحت ، بال می زنه سَر می کِشه

تا لب سقا خونه و ، صحن و سرای تو میره
میاد تُو ایوون طلات ، ذکر رضا رو می گیره

میاد می افته دم در ، رو خاک پای زائرات
اینقده پرپر می زنه ، تا این که جون بده برات

هر کی برا تو جون بده ، به عشق تو زنده میشه
کسی که عاشقت باشه ، نمی میره تا همیشه

محبّتِ زندگیه ، معرفتت آب حیات
چه خوبه که هستی ما ، همه ش بشه نذر چشات

تا گوشه چشمی کنی و ، به سوی ما نگاه کنی
نگاه به این گداهای ، غریب و بی پناه کنی

آب حیات مهمونه تُو ، پیاله ی سقا خونَه ت
قسم به نام مادرت ، نمیرم از در خونَه ت

پیچیده تُو هفت آسمون ، صحبت جود و کرمِت
بهشت میاد زیارتِ صحن و سرا و حرمِت

جبرئیل و جمع ملک ، زائر بارگاهتن
ای ضامن آهو همه ، نشسته در پناهتن

تویی غریب الغربا ، ماهم غریبیم به خدا
به بی کَسا مدد کن ای ، رضا معین الضعفا

پنجره فولادت کجاست ، دلم گرفته زمزمه
فدای غربتت بِشم ، رضا عزیز فاطمه
محمد مبشری
التماس دعا