#امام_حسین_شهادت

#تنورخولی

ای ز داغ تو روان خون دل از دیده ی حور
بی تو عالم همه ماتمکده تا نفخه ی صور

خاک ریزان به سر اندر سر جسم تو بنات
اشک ریزان به بر از سوگ تو شعرای عبور

دیده ها گو همه دریا شو و دریا همه خون
که پس از قتل تو منسوخ شد آیین سرور

شمع انجم همه گو ،اشک عزا پاش و بریز
بهر ماتمزده کاشانه چه ظلمات چه نور

پای در سلسله سجاد و به سر تاج یزید
خاک عالم به سر ِ افسر و دیهیم و قصور

دیر ترسا و سر سبط رسول مدنی؟
آه اگر طعنه به قرآن زند انجیل و زبور

تا جهان باشد و بوده است که داده ست نشان
میزبان خفته به کاخ اندر و مهمان به تنور؟

سر بی تن که شنیده است به لب آیه ی کهف
یا که دیده است به مشکات تنور آیه ی نور؟

جان فدای تو که از حالت جانبازی تو
در طفّ ماریه از یاد بشد شور نشور

قدسیان سر به گریبان به حجاب ملکوت
حوریان دست به گیسوی پریشان ز قصور

گوش خضرا همه پر غلغله ی دیو و پری
سطح غبرا همه پر ولوله ی وحش طیور

غرق دریای تحیر ز لب خشک تو نوح
دست حیرت به دل از صبر تو ایوب صبور

مرتضی با دل افروخته لاحول کنان
مصطفی با جگر سوخته حیران و حصور

کوفیان دست به تاراج حرم کرده دراز
آهوان حرم از واهمه در شیون و شور

انبیا محو تماشا و ملائک مبهوت
شمر سرشار تمنا و تو سرگرم حضور

#امام_حسین_مصیبت

بالا نشین نیزه اعدا حسین من
آرام جان زینب کبری حسین من

پای سر بریده ات ای سایه سرم
آید صدای گریه زهرا حسین من

دیشب تنور خولی و امروز روی نی
برگو کجاست جای تو فردا حسین من

قرآن بخوان زنیزه که این کوفیان پست
کمتر مرا کنند تماشا حسین من

مارا به بزم زاده مرجانه می برند
زینب کجا و مجلس اعدا حسین من

با دختر سه ساله ات یک دم سخن بگو
ذکر لبش ببین شده بابا حسین من