#مدح #فاطمیه
مدح زهرا را همین جمله کفایت می کند
چادرش حتی یهودی را هدایت می کند
ظاهرا روی زمین آمد و الا بین عرش
تکیه بر کرسی زده بر ما حکومت می کند
نور زهرا ابتدائا خلق عالم کرده است
عاقبت هم نور او روزی قیامت می کند
انبیا هر یک گروهی را شفاعت می کنند
انبیا را یک به یک زهرا شفاعت می کند
گفت پیغمبر که زهرا پارهی جان من است
این روایت بر همه اتمام حجت می کند
محو نورانیت او می شود هفت آسمان
ساعتی که بین محرابش عبادت می کند
روزه می گیرد سه روز اما طعام خانه را
بین مسکین و یتیم و بنده قسمت می کند
ظاهرا نان می دهد دست گدا و باطنا
سائلش را فاطمه صاحبْ کرامت می کند
پای حیدر که وسط باشد هزینه می دهد
هرچه دارد فاطمه خرج ولایت می کند
ماجرای کوچه و مادر بیانش مشکل است
بغض پنهانِ حسن آن را روایت می کند
درد زهرا را کمی مقداد می فهمد فقط
رو گرفتن هایش از چیزی حکایت می کند
ضربه ای خورد و سرش بدجور بر دیوار خورد
تنگیِ کوچه بر این صحبت دلالت می کند
محمدجواد شیرازی
#فاطمیه
اگر کشند در این بیت وحی صدبارم
من از امام خودم دست بر نمیدارم
من از برای دفاع علی سپر شدهام
بگو که چهره بسوزد ز شعلۀ نارم
هزار شکر که من مادر شهید شدم
چهار کودک دیگر به یاریاش دارم
نه بر پسر نه به پهلو نه سینه نه بازو
علی، برای تو اشک از دو دیده میبارم
به تازیانه اگر چه مرا کنار زدند
تو را میانۀ دشمن چگونه بگذارم
به قبر گمشدهام این حدیث بنویسید
که من به سن جوانی شهیدۀ یارم
دو مه ز قصۀ دیوار و در نرفته هنوز
نفسنفس زده شب تا به صبح بیدارم
به دردهای علی گریه میکنم بسیار
اگر چه باشد از آن ضربه درد بسیارم
برای آنکه کنم ظلم خصم را ثابت
به حشر محسن خود را به روی دست آرم
شرار آه شما خیزد از دل میثم
خدا کند که شود جاودانه آثارم
استاد حاج غلامرضا سازگار