روضه_امام_حسن (ع)

#امروز می خواهم دل هایتان را روانه کنم قبرستان بقیع برای غریبی امام حسن مجتبی اشک بریزید و آن آقایی که مظلوم بود؛مظلوم زیست،و مظلوم تشییع شد.امروز هم قبرش مظلوم است.در زندگی امام حسن،مظلومیت موج میزند.کسیکه زنش به او خیانت کند،از این مظلومیت بالاتر؟!کسی که یاران خودش به او خیانت کنند. در مدائن درون خیمه ی ایشان ریختند،پای امام را مجروح کردند خون جاری شد. اباعبدالله و اباالفضل وکسانی که آنجا حضور داشتند،بلافاصله پای امام را بستند و او ا از خیمه بیرون آوردند،مظلومیت از این بالاتر؟! یاران خودش به او پشت کردند،وقتی عبیدالله بن عباس به امام پشت کرد و به معاویه پیوست، امام چقدر متأثر شد.یک،یک فرماندهان و یاران پشت امام را خالی کردند. این از یارانش، و آن هم از همسرش.بعد از آن که حضرت ازکوفه به مدینه آمد،بعضی ها که رد می شدند به آقا سلام نمی کردند،بعضی ها جواب سلامش را نمی دادند،بعضی ها به او می گفتند:یا مذلّ المؤمنین. از شام می آمدند رو در روی امام می ایستادند،به او فحش می دادند و ناسزا می گفتند. در مجلسی که نشسته بود خطیب،منبر می رفت به پدرش امیرالمؤمنین جسارت می کرد.گاهی امام اشک می ریخت و از مجلس بلند می شد،و گاهی مقابله می کرد. قدرت در دست معاویه افتاده بود.قبل از این،بیست سال فرماندار بود و اکنون خلیفه ی مطلق شده و قدرت را قبضه کرده است.مدینه دست اوست،سایر بلاد دست اوست. و امام در این شرایط سخت مظلوم بود. امروز هم قبرش در قبرستان بقیع بدون هیچ شمع چراغی است.لذا پیغمبر فرمود:هر چشمی که برای حسنم بگرید،قیامت گریان نخواهد بود.1 از زهرای مرضیه هم نقل شده که به بعضی از ذاکران اهلبیت فرموده است:چرا از حسنم یاد نمیکنید؟چرا برای حسنم شعر نمی خوانید؟. برای حسن،حسین گریه کرده است،حسین برایش شعر گفته. همه ی روضه خوان ها برای امام حسین روضه خوانده اند،امام امام حسین برای امام حسن روضه خواند و اشک ریخت. وقتی کنار بدنش نشست و لخته های خون برادر را در طشت دید،شروع کرد به اشک ریختن و گریه نمودن. امام حسن علیه السلام چشمانش را باز کرد،گفت:برادرم تو گریه نکن،لایومَ کَیَومِک یا اباعبدالله،حسین جان تو برای من اشک نریز،گریه کنان عالم باید برای تو اشک بریزند و گریه کنند.2 وقتی بدن مقدسش را کنار قبر پیامبر آوردند،جلوی اباالفضل العباس و امام حسین بدن را تیر باران کردند.3 عکس العمل هم نمی شود نشان داد،خودش سفارش کرده بود.4امام حسین علیه السلام فرمود: کسی شمشیر نکشد،بدن برادرم را به قبرستان بقیع ببرید. بدن را به قبرستان آوردند،شروع کرد روضه خواندن:فَلَیْسَ حَریباً مَنْ اُصیبَ بمالِه، غارت زده آن نیست که مالش را می برند، غارت زده منم که با دست خود،برادرم را داخل قبر گذاشتم.آه ،یک یک چوبه های تیر را از بدن امام حسن علیه السلام بیرون کشید. داداشم، دیگر چگونه در بین مردم ظاهر شوم،داداشم،دیگر چگونه خود را بیارایم، فَلَیْسَ حَریباً مَنْ اُصیبَ بمالِه و َلکِنَّ مَنْ واری اَخاهُ حَریبٌ.5 امام حسین علیه السلام وارد قبر شد و بدن را داخل قبر گذاشت. صورت امام حسن را روی خاک قبر گذاشت. آقا جان،برادر شما با همه ی اذیت هایی که شد،کفن شد و به خاک سپرده شد،اما دل ها بسوزد برای خود شما که صورت روی خاک کربلا گذاشتی، وَضَعَ خَدَّهُ عَلی الأرض ِ و َالتُّراب.
 
1- در عزای مظلومان،انتشارات شفق،ص56-55
 
2- بحارالانوار،ج45،ص218،المناقب،ج4،ص86،منتهی الامال،ص324؛ اللهوف،ص25
 
3-  سوگنامه،ص63
 
4- منهی الاما،ص323،شوگنامه آل محمد ص60
          منبع کتاب مقتل" روضه های  استاد رفیعی " ص51-

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.