روضه امام عسکری(ع)

عزا گرفته یوسف زهرا
یتیم شده سُلاله ی طاها
بمیره نوکرت شدی تنها
سرت سلامت آقا..
یه ابر خسته داره میباره
روزا دیگه مثه شبا تاره
از این عزا خدا عزا داره
سرت سلامت،آقا..
فدای شال ماتمت آقا
فدای اشک نم نمت آقا
بذار بمیرم از غمت آقا
سرت سلامت،آقا..
***
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
هوای آسمون شده بارون
از این مصیبت ِ چشا گریون
غریب بودن امام حسن هامون
آخه آقام غریب ِ،آقام غریب ِ
برای غربتش دلم خونه
غریبی شو کسی نمیدونه
حتی مزارش هم تو زندونه
آخه آقام غریب ِ،آقام غریب
* یا صاحب الزمان!سن و سالی نداشتی،یتیم شدی، بی بابا شدی میدونم،آزارت دادن،رها کردی سر به بیابان ها گذاشتی،میدونم، من بمیرم برا اون دختری که سن و سالی نداشت، هر جا می گفت:بابا! تا عاقبت می گفت: نزن دیگه بابامو صدا نمی زنم*
با زهر کینه از همه سیر شد
فداش بشم چه زود زمین گیر شد
جوون بود آقامون یهو پیر شد
براش بمیرم..
پیرن سیاه خدا نگهدارت
شال عزا خدا نگه دارت
امام رضا خدا نگه دارت
دلم گرفته..
اگه که گریه کردم این شبها
اجازه داده مادرت زهرا
حالا شبا کجا برم آقا
دلم گرفته...
*من تازه عادت کرده بودم،از فردا دلم میگیره*
غریبیِ تو ما رو عاشق کرد
برا تو مادرت هق هق کرد
سه ساله تو خراب ها دق کرد
برات بمیرم...
* قربون اون آقایی برم،امشب سر رو قبر بابا میذاره...*

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.