#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها

#غزل 

این صفای سینه هامان از صفای فاطمه است

هر چه داریم و نداریم از عطای فاطمه است


چادر خاکی او بر قلب ما هم نور داد

باز هم در جان ما حال و هوای فاطمه است


باز هم این سفره های هئیتی رونق گرفت

رونق این روضه ها از اعتنای فاطمه است


باز هم مهدی ما شال عزا انداخته

باز دلخون از غم و سوزِ عزای فاطمه است


بوی زهرا را گرفته باز شهر مصطفی

کوچه های شهر مست ربنای فاطمه است


آبرومان رفته اما بازهم ما را خرید

آنچه آورده است ما را هم، وفای فاطمه است


حاجت یک ساله می خواهیم این شب ها از او

دستِ رحمت، بازوی مشکل گشای فاطمه است


مریم و آسیه و حوا و آدم جای خود

خوب می دانیم ما، عالم گدای فاطمه است


من نمی دانم چه سری هست در خلقت ولی

خلق مجنون علی، او مبتلای فاطمه است


از همان اول خدا در شأن زهرا گفته بود

او برای حیدر و حیدر برای فاطمه است


کی فروشیم عزتِ خود از برای آب و نان

بشنوید، این مملکت تحت لوای فاطمه است


مادری کرده برای بی پلاکان شهید

قبر این گمنام ها پائین پای فاطمه است


گرچه پنهان ماند، قبر مادر آلاله ها

سینه ی سینه زنان تا هست، جای فاطمه است


علت این گریه های ماست، اشک فاطمه

گریه های ما همه از گریه های فاطمه است


گوش کن، از کوچه ها دارد صدایی می رسد

یا صدای مجتبی، یا نه... صدای فاطمه است


علت چشمان تارش بعد ها معلوم شد

جای دست گرگ روی پلک های فاطمه است


#وحید_محمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.