ترکیب بند میلاد امام رضا علیه السلام

بند اول

به ضریح تو دلم پیوسته
به امید کرمَت بِنشسته
دست خالی به حریمت آیم
هستی ام چیست دلی بشکسته
زائر پنجره فولاد توام
به سر زلف تو دل را بسته
تا شفا گیرم و بیمار شوم
ز طبیبان جهان دلخسته
آه ای درد تو درمان همه
ز غم غیر تو دل ها رَستِه
نظری کن به من ای دلدارم
که شوم از دو جهان وارسته
جای دیگر نروم تا به ابد
به ضریح تو دلم پیوسته

ساکن دائمی ام در حرمت
سائل سفره ی جود و کرمت

بند دوم

از ازل بر تو ارادت دارم
تا ابد بر تو محبت دارم
نقش نام تو به لوح سینه
بر جبین مُهر ولایت دارم
خاطرات حرمت عشق من است
روز و شب شوق زیارت دارم
بر ندارم ز تولای تو دست
مِهرت از قبل ولادت دارم
نه فقط نام تو را تا دم مرگ
نغمه تاصبح قیامت دارم
دوستان تو همه دوست من
با عدوی تو عداوت دارم
روز محشر که همه تنهایند
از تو امید شفاعت دارم

ای مسیحای دلم کاری کن
دل بی روح مرا یاری کن

بند سوم

دل همیشه پیِ سودای تو بود
طالب بزم تماشای تو بود
بهترین خاطره ی کودکی ام
دیدن گنبد زیبای تو بود
چه خوش آن روز که در عهد الست
امتحان ها ز تولای تو بود
دوش در حلقه ی مستان ازل
صحبت از قامت و بالای تو بود
آن چه جویند همه آب حیات
جرعه ی جام طهورای تو بود
هر چه جاری شده از کوثر ناب
باده ی ساغر و مینای تو بود
هر چه تعریف شد از باغ بهشت
شرحی از کوی دل آرای تو بود

زائر کوی و حریم تو منم
به خدا از حرمت دل نکنم

بند چهارم

هر رواق حرمت باغ جنان
سایبانی به سرِ سرمستان
در بهشتِ ابدی جای گرفت
هر که در کوی تو گردد مهمان
سر خوش از جرعه ی سقاخانه
زمزم آید به طوافت گریان
کعبه پابوسی تو می خواهد
چون تویی کعبه ی عشق دل و جان
به چه ایوان طلایت زیباست
قوس طاقش بُوَد از عرش نشان
جود و احسان تو باران بهار
ریزه خوارت همه ی اهل جهان

من کی ام مدح و ثنای تو کنم
جان چه باشد که فدای تو کنم

بند پنجم

قدسیان نزد تو حاضر هستند
به تماشای تو ناظر هستند
همچو حاتم دو هزاران سائل
بر سر خوان تو حاضر هستند
دم به دم فوج ملک بهر طواف
به ضریح تو مسافر هستند
فخر جبریل بُود خادمی ات
عرشیان نزد تو ظاهر هستند
زائران آمده اند از ره دور
پی آرامش خاطر هستند
سامرا کرببلا کعبه نجف
همه در کوی تو زائر هستند

سرخوشم از قِبَلِ حکم قضا
خورده بر نوکری ام مُهر رضا
@asharzakeran
محمد مبشری
التماس دعا

تقدیم به امام رضا علیه السلام

 

سلام ؛
تقدیم به امام رضا علیه السلام

دلم خیلی تنگه برای تو آقا ....


خودم این جا و دلم مسافر مشهد تو
آقا جون دلم شده کبوتر گنبد تو

تو دلم آرزوی صحن عتیقه آقا جون
دل من به این خوشه با تو رفیقه آقا جون

دل من مثل کبوترای تو هواییه
دل من یه پارچه مجنون و امام رضاییه

دل من با این دلا که هر کدوم یه کفتره
به هوای حرمت از تو محله می پره

دفه ی آخری که پابوست آقا اومدم
به امانتداریات دله دیوونمو دادم

بی تو یا امام رضا زندگی لذت نداره
اگه از تو دور بشم چیزی حلاوت نداره

اونقده در می زنم تا که تو خادمم کنی
بکشی دست رو سرم تا آخر آدمم کنی

آقا جون اسم تو رو همیشه فریاد می زنم
دلمو گره به اون پنجره فولاد می زنم

از تردد ملائک حرمت پر از صفاست
از نوای زائرات هر صحن تو یه نی نواست

من اگه پابوس تو نیام آقا کجا برم
اگه من حاجتمو به تو نگم به کی بگم

با تو یا امام رضا دلم پر از صفا میشه
آخرش بهم می دی برات قبر شیش گوشه

#محمد_مبشری
التماس دعا